"ویژهنامه بعثت انقلاب"
یادداشت | انقلاب اسلامی؛ چالشها و تهدیدها
روحیه جهاد،استکبارستیزی، توکل، عزت نفس، استقلال و خوداتکایی، یکی از مهمترین نتایج انقلاب اسلامی بود و مثلا هشت سال دفاع مقدس با همین روحیات اداره شد.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی ایران که با ریختن خون شهدای زیاد و رنجها و مشقتهای فراوان در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید اکنون به چهل سالگی خود میرسد. انقلابی که فراز و نشیبهای زیادی از روزهای آغازین ایجاد داشته و همچنان هم درگیر مسائلی است.
ابتدای انقلاب با ترورهای فراوان و فضای رعب آور در فضای کشور همراه بود و همزمان با آن جنگی همه جانبه به ایران تحمیل شد که فقط جنگ ایران و عراق نبود، بلکه دهها کشور عملا با ایران در جنگ بودند. جنگ تحمیلی با دادن چند صد هزار شهید به پایان رسید.
سازندگی در کشور آغاز شد و روند اجرایی کشور شکل دیگری به خود گرفت. دولتهای مختلف، هر یک تلاشهایی در جهت پیشرفت کشور داشتند و فعالیتهای عمرانی و اجرایی زیادی در کشور انجام شد که در یک مقایسه آماری و به دور از تعصب قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.
رشد علمی ایران دست کم در منطقه غرب آسیا کم نظیر و یا حتی بینظیر است و در برخی از موضوعات علمی، ایران جزء ده کشور برتر دنیا است؛ مثل فن آوری نانو که یک دانش میانرشتهای است و به رشتههایی، چون مهندسی مواد، پزشکی، داروسازی و طراحی دارو، دامپزشکی، زیستشناسی، فیزیک کاربردی، ابزارهای نیم رسانا، شیمی ابرمولکول و حتی مهندسی مکانیک، مهندسی برق و مهندسی شیمی نیز مربوط میشود.
روحیه جهاد، استکبارستیزی، توکل، عزت نفس، استقلال و خوداتکایی، یکی از مهمترین نتایج انقلاب اسلامی بود و مثلا هشت سال دفاع مقدس با همین روحیات اداره شد که رزمندگان اسلام توانستند در برابر جهان استکبار مقاومت کنند و ذرهای از خاک و عزت این کشور به تاراج نرود.
آسیب شناسی مسیر انقلاب
با وجود پیشرفتهایی که در طول این سالها صورت گرفته، ولی نواقص هم هست که بعضاً اصلا در شأن انقلاب نیست و میتواند لطماتی را به ساحت انقلاب و حتی اسلام عزیز وارد کند و منشأ بدنامی شود. رشد تبعیض و اختلاف طبقاتی، رانت خواری، اشرافی گری برخی مسئولین و حتی برخی علما و چپاول بیت المال از جمله آفتهای بزرگی هستند که جریان مسیر انقلاب را با چالشهای جدی مواجه میسازد.
در شرایط فعلی و در آستانه چهل سالگی انقلاب، اوضاع نابسامان اقتصادی و گرانیهای سرسام آور و عدم همخوانی درآمدها با مخارج توده مردم مزید بر علت شده و از مهمترین وقایع ناگوار این روزهای کشور است و چه بسا طیفی را به اصل انقلاب بدبین و دلسرد کند.
بخش زیادی از این مشکلات به بی کفایتی و سوء مدیریت مسئولین مربوطه برمیگردد که ریشه در تفکرات لیبرال، امید واهی به غرب و نادیده گرفتن دستورات اسلام و قرآن دارد.
پیشرفتها و افتخاراتی که معمولا دراین سالها در کشور به دست آمده، عمدتا به خاطر روحیه بسیجی و جهادی بوده است. در واقع هر کجا که تفکر بسیجی و جهادی و فرهنگ "ما میتوانیم" حاکم بوده پیشرفت داشتهایم. این مطلب شعار نیست؛ بلکه واقعیتی انکار ناپذیر است.
نمونه عینی این ادعا صنعت موشک سازی در ایران است. زمانی که سردار رشید اسلام، شهید تهرانی مقدم در صدد ساخت موشک و بُرد بالای آن بود نه تنها برخی امیدی به وقوع چنین مسئلهای نداشتند، چه بسا با دید تمسخر هم به این قضیه نگاه میکردند؛ ولی صنعت موشک سازی به جایی رسید که الان غرب دست و پا میزند تا قابلیت موشکی ایران را کاهش دهد. این صنعت نقطه قوتی برای جلوگیری از تجاوز بیگانگان به ایران شده است. در مقابل، صنعت خودروسازی فاصله زیادی با موشک دارد، در حالی که خودروسازی (هر چند به صورت مونتاژکاری)، از قبل از انقلاب در ایران بود و سابقه بیشتری نسبت به موشک سازی دارد و طبیعت ساخت موشک نیز سختتر از ساخت خودرو است، ولی این کجا و آن کجا.
خوروهایی که به اسم تولید ملی ساخته میشود و با قیمتةای گزاف به مردم قالب میشود، خیلی از قطعاتش وارداتی است و بعد از این همه سال که از انقلاب گذشته تازه آقایان به این نتیجه رسیدهاند که باید قطعه سازی بومی شود! طبیعی است بااین روال پیشرفت شایسته دراین حوزه صورت نمیگیرد و خودروی تولید ملی صرفا شعاری بیش نخواهد بود.
اوضاع فرهنگی
یکی دیگر از نکاتی که میتواند سم مهلکی برای انقلاب اسلامی ایران به شمار رود، اوضاع نابسامان فرهنگی است که برخی امور که رسما خلاف شرع هستند، به اسم قانون و به اسم اسلام در بین جامعه جا افتادهاند و به مرور طوری استحاله و قبح شکنی شده که دیگر به این راحتیها نمیتوان مردم را توجیه کرد که این مسائلی که شاهد هستید اسلامی نیست!
در بین مسائل فرهنگی، یکی از مصادیقی که در خیلی از موارد با فرهنگ انقلاب اسلامی سنخیت ندارد؛ مسئله سینما و به عبارتی کاملتر هنر نمایش است.
متأسفانه مدیریت مناسبی در این حوزه صورت نگرفت و آن طور که شایسته است فرهنگ سازی درستی در این باره نشد که این مقوله به دور از خلاف شرع مسیرش را دنبال کند. البته تغییرات اساسی نسبت به قبل از انقلاب داشته و نمیتوان منکر آن شد؛ ولی آن گونه که شایسته و اصولی باشد نبوده است و طبیعتا مسیر غلط خودش را به پیش گرفت و مسئولین مربوطه هم خواسته یا ناخواسته با همان موج و تفکر غلط، جریان را مدیریت کردند. هر چند که برخی از مسئولان خودشان منحرف بودند و برخی از وزرای ارشاد از این دسته بودند.
با وجود پیشرفتهایی که در طول این سالها صورت گرفته، ولی نواقص هم هست که بعضاً اصلا در شأن انقلاب نیست و میتواند لطماتی را به ساحت انقلاب و حتی اسلام عزیز وارد کند و منشأ بدنامی شود. رشد تبعیض و اختلاف طبقاتی، رانت خواری، اشرافی گری برخی مسئولین و حتی برخی علما و چپاول بیت المال از جمله آفتهای بزرگی هستند که جریان مسیر انقلاب را با چالشهای جدی مواجه میسازد.
در شرایط فعلی و در آستانه چهل سالگی انقلاب، اوضاع نابسامان اقتصادی و گرانیهای سرسام آور و عدم همخوانی درآمدها با مخارج توده مردم مزید بر علت شده و از مهمترین وقایع ناگوار این روزهای کشور است و چه بسا طیفی را به اصل انقلاب بدبین و دلسرد کند.
بخش زیادی از این مشکلات به بی کفایتی و سوء مدیریت مسئولین مربوطه برمیگردد که ریشه در تفکرات لیبرال، امید واهی به غرب و نادیده گرفتن دستورات اسلام و قرآن دارد.
پیشرفتها و افتخاراتی که معمولا دراین سالها در کشور به دست آمده، عمدتا به خاطر روحیه بسیجی و جهادی بوده است. در واقع هر کجا که تفکر بسیجی و جهادی و فرهنگ "ما میتوانیم" حاکم بوده پیشرفت داشتهایم. این مطلب شعار نیست؛ بلکه واقعیتی انکار ناپذیر است.
نمونه عینی این ادعا صنعت موشک سازی در ایران است. زمانی که سردار رشید اسلام، شهید تهرانی مقدم در صدد ساخت موشک و بُرد بالای آن بود نه تنها برخی امیدی به وقوع چنین مسئلهای نداشتند، چه بسا با دید تمسخر هم به این قضیه نگاه میکردند؛ ولی صنعت موشک سازی به جایی رسید که الان غرب دست و پا میزند تا قابلیت موشکی ایران را کاهش دهد. این صنعت نقطه قوتی برای جلوگیری از تجاوز بیگانگان به ایران شده است. در مقابل، صنعت خودروسازی فاصله زیادی با موشک دارد، در حالی که خودروسازی (هر چند به صورت مونتاژکاری)، از قبل از انقلاب در ایران بود و سابقه بیشتری نسبت به موشک سازی دارد و طبیعت ساخت موشک نیز سختتر از ساخت خودرو است، ولی این کجا و آن کجا.
خوروهایی که به اسم تولید ملی ساخته میشود و با قیمتةای گزاف به مردم قالب میشود، خیلی از قطعاتش وارداتی است و بعد از این همه سال که از انقلاب گذشته تازه آقایان به این نتیجه رسیدهاند که باید قطعه سازی بومی شود! طبیعی است بااین روال پیشرفت شایسته دراین حوزه صورت نمیگیرد و خودروی تولید ملی صرفا شعاری بیش نخواهد بود.
اوضاع فرهنگی
یکی دیگر از نکاتی که میتواند سم مهلکی برای انقلاب اسلامی ایران به شمار رود، اوضاع نابسامان فرهنگی است که برخی امور که رسما خلاف شرع هستند، به اسم قانون و به اسم اسلام در بین جامعه جا افتادهاند و به مرور طوری استحاله و قبح شکنی شده که دیگر به این راحتیها نمیتوان مردم را توجیه کرد که این مسائلی که شاهد هستید اسلامی نیست!
در بین مسائل فرهنگی، یکی از مصادیقی که در خیلی از موارد با فرهنگ انقلاب اسلامی سنخیت ندارد؛ مسئله سینما و به عبارتی کاملتر هنر نمایش است.
متأسفانه مدیریت مناسبی در این حوزه صورت نگرفت و آن طور که شایسته است فرهنگ سازی درستی در این باره نشد که این مقوله به دور از خلاف شرع مسیرش را دنبال کند. البته تغییرات اساسی نسبت به قبل از انقلاب داشته و نمیتوان منکر آن شد؛ ولی آن گونه که شایسته و اصولی باشد نبوده است و طبیعتا مسیر غلط خودش را به پیش گرفت و مسئولین مربوطه هم خواسته یا ناخواسته با همان موج و تفکر غلط، جریان را مدیریت کردند. هر چند که برخی از مسئولان خودشان منحرف بودند و برخی از وزرای ارشاد از این دسته بودند.
چالش سینما و نمایش
در حوزه سینما و نمایش، جدا از بحث محتوا و مضمون اثر، یکی از مهمترین مسائلی که این حوزه را با چالش مواجه میکند و باعث میشود که به سمت خلاف شرع سوق پیدا کند عدم رعایت ضوابط شرعی به خاطر حضور زن است. اصولا هر جا که اختلاط زن و مرد نامحرم بدون ضابطه باشد طبیعتا فساد را هم به دنبال دارد و به طور کلی اختلاط بیمورد از نظر شرعی مذموم است. در این حوزه هم اختلاط به صورت جدیتری نسبت به سایر حوزههای دیگر حاکم است و آنچه که در نهایت علنی میشود و در چشم همگان میآید حضور بازیگران است.
در حوزه سینما و نمایش، جدا از بحث محتوا و مضمون اثر، یکی از مهمترین مسائلی که این حوزه را با چالش مواجه میکند و باعث میشود که به سمت خلاف شرع سوق پیدا کند عدم رعایت ضوابط شرعی به خاطر حضور زن است. اصولا هر جا که اختلاط زن و مرد نامحرم بدون ضابطه باشد طبیعتا فساد را هم به دنبال دارد و به طور کلی اختلاط بیمورد از نظر شرعی مذموم است. در این حوزه هم اختلاط به صورت جدیتری نسبت به سایر حوزههای دیگر حاکم است و آنچه که در نهایت علنی میشود و در چشم همگان میآید حضور بازیگران است.
آسیب شناسی بازیگر زن هم عمدتا از دو منظر میتواند مشکلساز شود؛ یکی چگونگی حجاب و پوشش و دیگری نوع رفتار. طبیعتا اگر حجابش طبق ضوابط شرعی نباشد و رفتارش نیز محرک جنسی باشد خلاف شرع صورت میگیرد. این مسأله از مهمترین نکات آلوده شدن اثر نمایشی است که متأسفانه در اکثریت قریب به اتفاق آثار سینمایی مشهود است. دست کم حجاب بازیگران، حجاب شرعی نیست؛ حتی معمولا فیلمهایی که محتوای خوبی دارند این مشکل را دارند؛ گویا اصلا توجهی به این مسئله نمیشود و عملا قبحش ریخته و امری عادی شده است.
البته تئاتر از این حیث اوضاع بدتری دارد و ناهنجاریهای بیشتری نسبت به سینما دارد و اینها همه حاکی از عدم نظارت و یا نظارت ناقص و وادادگی فرهنگی است و گویای این نکته است که مسئولان فکری یا خود را به خواب غفلت زدهاند و یا با تعمد خواستار چنین اوضاعی هستند.
فضای حاکم بر سینما
جریان حاکم در سینما از ابتدای نهادینه شدن در ایران با تفکرات غیر دینی و حتی ضد دینی همراه بود و نتیجهاش سینمای قبل از انقلاب و به عبارتی فیلم فارسی بود که رسما فاحشه خانه قانونی به حساب میآمد. به طور کلی سکس پنهان و آشکار، کاباره، مشروب، مستی و رقص و آواز از لوازم اصلی آن سینما بود. البته کم و بیش فیلمهایی هم بود که مسیری غیر از فیلم فارسی را دنبال میکرد؛ ولی به هر حال جو غالب همان بود.
جریان حاکم در سینما از ابتدای نهادینه شدن در ایران با تفکرات غیر دینی و حتی ضد دینی همراه بود و نتیجهاش سینمای قبل از انقلاب و به عبارتی فیلم فارسی بود که رسما فاحشه خانه قانونی به حساب میآمد. به طور کلی سکس پنهان و آشکار، کاباره، مشروب، مستی و رقص و آواز از لوازم اصلی آن سینما بود. البته کم و بیش فیلمهایی هم بود که مسیری غیر از فیلم فارسی را دنبال میکرد؛ ولی به هر حال جو غالب همان بود.
جالب اینجاست که دهه ۵۰ به مراتب اوضاع بدتری از حیث برهنگی نسبت به دهه ۴۰ داشته و اگر انقلاب نمیشد معلوم نبود که عاقبت سینما به کجا میانجامید!
اینها کلکسیونی از انواع و اقسام خلاف شرعهایی بود که در آن سینما حاکم بود. بعد از انقلاب بخش وسیعی از آن بدنه از ایران رفتند و اصولا فضا را مناسب کار نمیدیدند؛ چرا که قاعدتا باید آن شاخصههایی که در سینمای قبل از انقلاب حاکم بود و به آن دلبستگی داشتند را کنار میگذاشتند و مسیر دیگری را طی میکردند که مخالف مشی و عقیده آنها بود. برخی دیگر ماندند که یا خودشان مایل نبودند کار کنند و یا به آنها اجازه داده نشد. البته پشتوانه برخی از این عدم مجوزها استدلال درستی نداشت.
اوایل انقلاب تغییرات اساسی ایجاد شد و محتوای فیلمها دگرگون شد. با شروع جنگ تحمیلی سینمای دفاع مقدس شکل گرفت و این ژانر نیز به سینما افزوده شد و به طور کلی فضای متفاوتی نسبت به قبل از انقلاب پیش آمد که کاملا متفاوت با آن سینما بود. سینمایی که دیگر خبری از سکس، کاباره و ... در آن نبود.
به هرحال اینها بخشی از ماجرا بود و برخی از فیلمسازان و عوامل دیگر همان تفکرات قبل را کم و بیش داشتند و بعضا برخی تغییرات در فیلمهای اوایل انقلاب به خاطر شرایط حاکم بر جامعه بود. به عبارت دیگر برخی از سینماگران بدشان نمیآمد که همان روند سابق را به نوعی در آثارشان داشته باشند، ولی گویا انقلاب دست و پایشان را بسته بود؛ بالاخره برخی از سینماگران همانهایی بودند که قبل از انقلاب هم فعالیت داشتند و با آن فرهنگ خو گرفته بودند. برخی از جوانهایی هم که بعد از انقلاب تازه وارد این حوزه شده بودند ریشههایی از همان تفکر را داشتند.
در سالهای اخیر که نظارت چندانی به محتوا و ظاهر فیلمها نمیشود کمکم ماهیت برخی فیلمسازان نمایان میشود و فیلمهایی تولید میشود که هم از نظر ظاهری (مثل همان چیزی که درباره بازیگران زن ذکر شد) و هم از نظر محتوایی آثاری تولید میشود که ارزشهای اخلاقی، مذهبی و اجتماعی را خدشه دار میکند.
اینها کلکسیونی از انواع و اقسام خلاف شرعهایی بود که در آن سینما حاکم بود. بعد از انقلاب بخش وسیعی از آن بدنه از ایران رفتند و اصولا فضا را مناسب کار نمیدیدند؛ چرا که قاعدتا باید آن شاخصههایی که در سینمای قبل از انقلاب حاکم بود و به آن دلبستگی داشتند را کنار میگذاشتند و مسیر دیگری را طی میکردند که مخالف مشی و عقیده آنها بود. برخی دیگر ماندند که یا خودشان مایل نبودند کار کنند و یا به آنها اجازه داده نشد. البته پشتوانه برخی از این عدم مجوزها استدلال درستی نداشت.
اوایل انقلاب تغییرات اساسی ایجاد شد و محتوای فیلمها دگرگون شد. با شروع جنگ تحمیلی سینمای دفاع مقدس شکل گرفت و این ژانر نیز به سینما افزوده شد و به طور کلی فضای متفاوتی نسبت به قبل از انقلاب پیش آمد که کاملا متفاوت با آن سینما بود. سینمایی که دیگر خبری از سکس، کاباره و ... در آن نبود.
به هرحال اینها بخشی از ماجرا بود و برخی از فیلمسازان و عوامل دیگر همان تفکرات قبل را کم و بیش داشتند و بعضا برخی تغییرات در فیلمهای اوایل انقلاب به خاطر شرایط حاکم بر جامعه بود. به عبارت دیگر برخی از سینماگران بدشان نمیآمد که همان روند سابق را به نوعی در آثارشان داشته باشند، ولی گویا انقلاب دست و پایشان را بسته بود؛ بالاخره برخی از سینماگران همانهایی بودند که قبل از انقلاب هم فعالیت داشتند و با آن فرهنگ خو گرفته بودند. برخی از جوانهایی هم که بعد از انقلاب تازه وارد این حوزه شده بودند ریشههایی از همان تفکر را داشتند.
در سالهای اخیر که نظارت چندانی به محتوا و ظاهر فیلمها نمیشود کمکم ماهیت برخی فیلمسازان نمایان میشود و فیلمهایی تولید میشود که هم از نظر ظاهری (مثل همان چیزی که درباره بازیگران زن ذکر شد) و هم از نظر محتوایی آثاری تولید میشود که ارزشهای اخلاقی، مذهبی و اجتماعی را خدشه دار میکند.
جشنواره فیلم فجر
جشنواره فجر هم که به عنوان جشن سینمای ایران است، هر سال با افتضاح بیشتری نسبت به سال قبلش برگزار میشود. درونمایه بخش قابل توجهی از فیلمها ناامیدی، سیاهنمایی، خیانت، خشونت، سکس پنهان، زیر سؤال بردن ارزشهای مذهبی و چیزهایی از این قبیل است و کم و بیش فیلمهای بامحتوا را به خود میبیند. این جشنواره با اینکه نام فجر و یاد انقلاب را به یدک میکشد، ولی در خیلی از موارد سنخیتی با انقلاب ندارد؛ چرا که فاصله زیادی با اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی دارد. در همین جشنواره سی و هفتم هم اتفاقات ناگواری افتاد؛ از جمله تک خوانی زن، اظهارات طلبکارانه معتمد آریا، زیر سؤال بردن هشت سال دفاع مقدس توسط کارگردان فیلم "درخونگاه" و... .
جشنواره فجر هم که به عنوان جشن سینمای ایران است، هر سال با افتضاح بیشتری نسبت به سال قبلش برگزار میشود. درونمایه بخش قابل توجهی از فیلمها ناامیدی، سیاهنمایی، خیانت، خشونت، سکس پنهان، زیر سؤال بردن ارزشهای مذهبی و چیزهایی از این قبیل است و کم و بیش فیلمهای بامحتوا را به خود میبیند. این جشنواره با اینکه نام فجر و یاد انقلاب را به یدک میکشد، ولی در خیلی از موارد سنخیتی با انقلاب ندارد؛ چرا که فاصله زیادی با اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی دارد. در همین جشنواره سی و هفتم هم اتفاقات ناگواری افتاد؛ از جمله تک خوانی زن، اظهارات طلبکارانه معتمد آریا، زیر سؤال بردن هشت سال دفاع مقدس توسط کارگردان فیلم "درخونگاه" و... .
در حال حاضر جشنواره فجر با وجود حضور زنانی که با پوششی بسیار زننده و نامناسب که اصلا زیبنده جامعه اسلامی نیست از یک سو و محتوای ساختارشکننده برخی فیلمها از سوی دیگر، نقطه تاریکی بر ساحت فرهنگی انقلاب است و میتواند اسلامیت انقلاب را زیر سؤال میبرد. /۹۹۹/ی701/س
بابک شکورزاده
بابک شکورزاده
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
بخشی از سینمای ما رو به زوال اخلاقی است
پاسخ